پیامد های دویدن با پای برهنه

پیامد های دویدن با پای برهنه

با وجود پیشرفت‌های چشمگیر در فناوری کفش‌های دویدن، هنوز هم حدود ۸۰ درصد از دوندگان سالانه دچار آسیب می‌شوند. از آنجایی که انسان‌ها به صورت طبیعی برای دویدن با پای برهنه تکامل یافته‌اند، بررسی این روش دویدن می‌تواند بسیار جالب باشد.

دویدن با پای برهنه، باعث می‌شود دونده بیشتر روی قسمت جلویی پا فرود آید. این سبک دویدن با کاهش ضربه به پا و کوتاه‌ تر شدن گام همراه است. مطالعات نشان داده‌اند افرادی که با قسمت جلویی پا روی زمین فرود می‌آیند، نسبت به کسانی که روی پاشنه پا فرود می‌آیند، کمتر دچار آسیب می‌شوند.

دویدن با پای برهنه، علاوه بر تأکید بر فرود روی قسمت جلویی پا، مزایای دیگری نیز دارد. این روش دویدن، به دوندگان امکان می‌دهد تا حس مستقیم‌ تری از تماس پا با زمین داشته باشند و انرژی بیشتری را در قوس کف پا ذخیره کنند. کفش‌های ورزشی مدرن تلاش می‌کنند تا این الگوی طبیعی دویدن را تقلید کنند؛ اما هنوز مشخص نیست که آیا این کفش‌ها واقعاً موفق به شبیه‌سازی کامل تجربه دویدن با پای برهنه می‌شوند یا خیر.

مطابق پژوهشی که در سال ۲۰۰۴ در مجله نیچر منتشر شد، انسان‌ها به گونه‌ای تکامل یافته‌اند که برای دویدن سازگار باشند. برامبل و لیبرمن، محققان این پژوهش، بر این باورند که ساختار بدنی ما تا حد زیادی تحت تأثیر نیاز اجدادمان به دویدن برای بقا شکل گرفته است.

این تحولات همزمان با رشد مغز انسان و افزایش نیاز به چربی‌ها و پروتئین‌ها رخ داد. کریر و همکارانش فرضیه‌ ای مطرح کرده‌اند مبنی بر اینکه پیش از اختراع ابزارهای شکار مانند نیزه و کمان، انسان‌های اولیه برای شکار حیوانات، ناچار بودند آنها را تا حد خستگی کامل تعقیب کنند. بر همین اساس، بسیاری بر این باورند که توانایی دویدن به عنوان یک ویژگی ژنتیکی در انسان‌ها ریشه دارد.

با وجود شواهدی که نشان می‌دهد دویدن برای بقا انسان‌های اولیه ضروری بوده است، هیچ مدرک مستقیمی مبنی بر آسیب‌های ناشی از دویدن در این جمعیت‌ها در دست نیست. صرف‌ نظر از دلایل اولیه روی آوردن انسان به دویدن، بدون شک انسان‌های اولیه بدون استفاده از کفش به این فعالیت می‌پرداختند.

قدیمی‌ترین نمونه‌های کفش کشف‌ شده، در نزدیکی فور راک در اورگن یافت شده‌اند که قدمتی بیش از ۱۰ هزار سال دارند. این کفش‌های ابتدایی از لایه‌های صاف گیاه مریم گلی بافته شده بودند و عملکرد اصلی آن‌ها محافظت از کف پا بود.

کفش‌های دویدن از طرح‌های اولیه خود تحول چشمگیری یافته‌اند. پیش از رونق دویدن در دهه ۱۹۷۰، این کفش‌ها معمولاً از یک رویه انعطاف‌پذیر و یک زیره نازک تشکیل می‌شدند. اما امروزه، کفش‌های دویدن مدرن با بهره‌گیری از فناوری‌های جدید، مقدار قابل توجهی بالشتک و سیستم‌های پشتیبانی را در خود جای داده‌اند.

این ویژگی‌ها با هدف افزایش راحتی، کاهش خطر آسیب‌دیدگی و اصلاح الگوهای حرکتی در طراحی کفش‌های دویدن گنجانده شده‌اند.

این موضوع، پرسش مهمی را مطرح می‌کند که اگر انسان‌ها در طول تکامل برای دویدن سازگار شده‌اند و امروزه از کفش‌هایی با قابلیت جذب ضربه و کنترل حرکت استفاده می‌کنند، چرا آسیب‌های ناشی از دویدن همچنان رایج هستند؟ عوامل متعددی از جمله تغییرات محیطی، رژیم غذایی و فعالیت‌های ورزشی روزانه در طول زمان، می‌توانند در بروز این آسیب‌ها نقش داشته باشند.

با این حال، برخی پژوهشگران معتقدند که خود کفش‌ های دویدن نیز ممکن است در ایجاد برخی از این آسیب‌ها دخیل باشند.

برخی پژوهشگران معتقدند که ویژگی‌ های جذب‌ کننده ضربه و کنترل حرکت در کفش‌های مدرن، الگوی دویدن ما را تغییر داده و ممکن است منجر به ضعف عضلات پا شود. طرفداران این نوع کفش‌ها بر این باورند که این ویژگی‌ها برای محافظت از مفاصل در برابر آسیب ضروری هستند.

با این حال، مطالعات نشان می‌دهند که خطر آسیب‌دیدگی زمانی کاهش می‌یابد که دونده‌ها کفشی مناسب با ساختار پای خود انتخاب کنند.

گروهی از افراد بر این باورند که ساختار پای انسان به گونه‌ای طراحی شده که امکان دویدن بدون کفش یا با کفش‌های مینیمال (شبیه کفش‌های دویدن دهه ۱۹۶۰) را فراهم می‌کند. برخی حتی معتقدند که دویدن بدون کفش‌ های مدرن می‌تواند به کاهش آسیب‌های مرتبط با دویدن کمک کند.

این ادعاها به بحث‌های گسترده‌ای در مورد مزایا و معایب دویدن با و بدون کفش منجر شده است. با وجود این، هنوز پرسش‌های بی‌ پاسخ بسیاری در این زمینه وجود دارد. هدف از این مقاله بررسی شواهد موجود در مورد تفاوت‌های مکانیکی بین دویدن با کفش و بدون کفش و تأثیر این تفاوت‌ها بر احتمال بروز آسیب است.

پیش از آنکه به بررسی تأثیرات دویدن با پای برهنه بپردازیم، ضروری است که سیر تحول کفش‌های دویدن مدرن و قابلیت‌های آن‌ها را مورد بررسی قرار دهیم. نخستین کفش‌های مخصوص دویدن در دهه ۱۸۹۰ میلادی توسط شرکت J.W. Foster and Sons (که بعدها به ریباک معروف شد) در کنتون، ماساچوست طراحی و تولید شدند.

اولین کفش‌های دویدن در دهه ۱۸۹۰ توسط شرکت J.W. Foster and Sons (بعدها ریباک) طراحی شدند. این کفش‌ها که “پمپ دویدن فاستر” نام داشتند، از چرم ساخته شده و در قسمت جلویی خود میخ‌هایی برای افزایش کشش داشتند. با ظهور لاستیک ولکانیزه در سال ۱۹۱۷، کفش‌های کتانی مانند “کدز چمپیونز” تولید شدند.

اما تحول بزرگ در صنعت کفش دویدن در سال ۱۹۲۵ اتفاق افتاد، زمانی که آدی داسلر اولین کفش دویدن میخی را طراحی کرد که قابل سفارشی‌سازی برای انواع مختلف پاها بود.

تا دهه ۱۹۶۰، کفش‌های دویدن به طور کلی ساختاری ساده داشتند: رویه چرمی، زیره صاف و فاقد هرگونه تکنولوژی مدرن مانند پاشنه بلند، حمایت قوس، زیره میانی نرم و پشتیبانی سفت در قسمت پاشنه. بسیاری از دوندگان مشهور آن دوران، از جمله فرانک شورت، بیل راجرز، امبی برفوت و ران هیل، با همین نوع کفش‌ها در ماراتن بوستون شرکت می‌کردند.

با ورود کفش آسیکس آنیتسکا تایگر به بازار ایالات متحده در سال ۱۹۶۳، تحولی عظیم در طراحی کفش‌های دویدن آغاز شد. این کفش، با بهره‌گیری از فناوری پاشنه نرم، استانداردهای جدیدی را در صنعت کفش دویدن تعریف کرد. فیل نایت، واردکننده این کفش، پس از جدایی از آسیکس و تأسیس شرکت نایک در سال ۱۹۷۲، با معرفی کفش کورتز، این روند را ادامه داد.

در دهه‌های اخیر، کفش‌های دویدن به طور چشمگیری تکامل یافته‌اند. ویژگی‌هایی مانند میانه‌ کفه دوگانه، پاشنه‌ های نرم و بلند، حمایت قوس، قاب پاشنه محکم و سایر فناوری‌های پیشرفته به طور گسترده در این کفش‌ها به کار گرفته شده است. هدف از این طراحی‌ها، بهبود عملکرد پا و کاهش احتمال آسیب‌دیدگی حین دویدن بوده است.

با این حال، تاکنون مطالعات جامع و قطعی در مورد تأثیر مستقیم این پیشرفت‌های فناوری بر کاهش آسیب‌های ورزشی ارائه نشده است. به عبارت دیگر، اگرچه این فناوری‌ ها به طور گسترده مورد استفاده قرار می‌گیرند و ادعا می‌شود که از بروز آسیب‌ها جلوگیری می‌کنند، اما شواهد علمی کافی برای تأیید قطعی این ادعا وجود ندارد.

مطالعات نشان می‌دهند که اکثر دوندگان (حدود ۷۵ درصد) هنگام استفاده از کفش‌های مدرن، ابتدا با قسمت پاشنه پا به زمین برخورد می‌کنند. به این نوع فرود، ضربه پاشنه‌ای (RFS) گفته می‌شود. بسیاری از کارشناسان معتقدند که طراحی کفش‌های مدرن با پاشنه‌های بلند و نرم، یکی از دلایل اصلی این نوع فرود است. در مقابل، حدود ۲۴ درصد از دوندگان با قسمت میانی پا و تنها ۱ درصد با قسمت جلوی پا به زمین برخورد می‌کنند. به ترتیب به این دو نوع فرود، ضربه میانه پا (MFS) و ضربه جلوی پا گفته می‌شود.

در پژوهشی که توسط لارسن و همکاران انجام شده، مشخص شد که در نقطه ۱۰ کیلومتری نیمه‌ماراتن و ماراتن، ۸۸.۹ درصد از دوندگان مورد مطالعه، با قسمت پاشنه پا به زمین برخورد می‌کردند. این در حالی است که به ترتیب ۳.۴ درصد و ۱.۸ درصد دوندگان، به ترتیب با قسمت میانی و جلوی پا به زمین برخورد می‌کردند.

نویسندگان این مطالعه، شیوع بالای ضربه پاشنه‌ای را در این گروه از دوندگان، به ماهیت آماتوری آن‌ها نسبت داده‌اند و آن را با مطالعاتی که روی دوندگان حرفه‌ای‌تر انجام شده است (مانند مطالعه هاسه‌واگا و همکاران) مقایسه کرده‌اند.

الگوهای فرود پا تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله محیط دویدن، مربیگری، نوع کفش و ساختار بدنی قرار می‌گیرند. مطالعات متعدد، تفاوت‌های مکانیکی قابل توجهی را بین این الگوها نشان داده‌اند.

در فرود با پاشنه (RFS)، نیروی واکنش زمین عمودی در ابتدای تماس با زمین به اوج خود می‌رسد و سپس با ایجاد نیروی پیش‌رانش کاهش می‌یابد. این الگوی بارگذاری، به ویژه در ابتدای تماس، فشار زیادی را به مفاصل و عضلات وارد می‌کند.

در مقابل، دوندگانی که با قسمت جلوی پا فرود می‌آیند، با توزیع نیروی وارد شده به عضلات ساق پا، می‌توانند این فشار اولیه را کاهش دهند. این امر به دلیل فعال شدن عضلات ساق پا پیش از تماس کامل پا با زمین و جذب بهتر شوک است.

الگوی فرود با قسمت میانی پا، ترکیبی از ویژگی‌های دو الگوی قبلی را داراست. در این نوع فرود، نرخ بارگذاری معمولاً بین دو حالت قبلی قرار دارد و میزان فشار وارد شده به مفاصل و عضلات متغیر است.

آسیب‌های ناشی از دویدن با کفش

مطالعات نشان داده‌اند که بین ۱۹ تا ۷۹ درصد از دوندگان در طول یک سال دچار آسیب می‌شوند. زانو شایع‌ترین محل آسیب‌دیدگی است، پس از آن ساق پا، پا و ران قرار دارند. درد کشکک‌رانی، سندرم ایلیوتیبیال، سندروم استرس تیبیال/شکستگی‌های استرسی، التهاب فاشیای کف پا و تاندونیت آشیل از جمله شایع‌ترین آسیب‌های مرتبط با دویدن هستند.

با توجه به نقش مهم دویدن در تکامل انسان، این سوال مطرح می‌شود که چرا در عصر مدرن، بسیاری از دوندگان با آسیب‌های مختلف مواجه می‌شوند.

عوامل متعددی در بروز این آسیب‌ها نقش دارند، از جمله استفاده بیش از حد و آسیب‌های قبلی. علاوه بر این، مکانیک غیر طبیعی دویدن نیز به عنوان یکی از عوامل خطر شناخته شده است.

در حالی که تا پیش از این، تمرکز اصلی بر ترازمان غیر طبیعی پا و زانو بوده است، اخیراً توجه به تأثیر ضربه پاشنه‌ای (RFS) بر افزایش فشار بر مفاصل و عضلات جلب شده است. در مقابل، سبک زندگی مدرن اکثر افراد شامل دوره‌های کوتاه‌مدت تمرین با شدت بالا است که ممکن است با الگوی طبیعی دویدن اجداد انسان که شامل فعالیت‌های طولانی‌مدت با شدت پایین بود، تفاوت داشته باشد.

مطالعات نشان داده‌اند که نرخ بالای بارگذاری بر استخوان ساق پا می‌تواند منجر به ایجاد میکروفرکچر شود. پژوهشگران همچنین دریافتند که دوندگانی که سابقه شکستگی استرسی ساق پا دارند، در مقایسه با افراد سالم، به میزان بیشتری تحت تأثیر نیروهای ضربه قرار می‌گیرند. این یافته‌ها با مطالعات دیگری نیز تأیید شده است که نشان می‌دهند نرخ بالای بارگذاری با افزایش خطر شکستگی‌های استرسی در اندام تحتانی مرتبط است. علاوه بر این، مطالعات نشان داده‌اند که دوندگانی که با استفاده از پاشنه پا به زمین برخورد می‌کنند و سابقه التهاب فاسیای کف پا یا درد کشکک‌رانی دارند، در معرض نرخ بارگذاری بالایی قرار دارند.

ضربه پاشنه‌ای با افزایش فشار بر عضلات ساق پا مرتبط است. این افزایش فشار می‌تواند منجر به بزرگ شدن عضلات و افزایش فشار در محفظه قدامی ساق پا شود. در برخی موارد، این وضعیت به سندرم محفظه مزمن منجر می‌شود که اغلب با جراحی فاشیوتومی درمان می‌شود.

مطالعات اخیر نشان داده‌اند که تغییر الگوی دویدن از ضربه پاشنه‌ای به ضربه جلویی پا می‌تواند به کاهش درد و بهبود عملکرد دوندگان کمک کند. در یک مطالعه، گروهی از دوندگان با سندرم محفظه مزمن که نیاز به جراحی داشتند، با تغییر الگوی دویدن خود به ضربه جلویی پا توانستند از جراحی اجتناب کرده و بهبود قابل توجهی در علائم خود تجربه کنند.

در مطالعه دیگری، مشخص شد که دوندگانی که با استفاده از قسمت جلویی پا به زمین برخورد می‌کنند، در مقایسه با دوندگانی که با پاشنه پا فرود می‌آیند، کمتر در معرض آسیب‌های مختلفی مانند درد لگن، زانو و کمر، آسیب‌های استرسی تیبیال، التهاب فاسیای کف پا و شکستگی‌های استرسی قرار دارند.

مکانیک دویدن بدون کفش

اخیراً شواهد فزاینده‌ای در مورد مکانیک دویدن بدون کفش جمع‌آوری شده است. به وضوح مشخص است که دویدن بدون کفش الگوی ضربه‌ی جلویی پا را تشویق می‌کند. فرود آمدن روی پاشنه با پای برهنه منجر به نرخ‌های بارگذاری عمودی زمین بسیار بالایی می‌شود که از نرخ‌های بارگذاری در دویدن با کفش و ضربه پاشنه‌ای بیشتر است و معمولاً بسیار ناراحت‌کننده است.

بالشتک چربی زیر پاشنه در مقایسه با کفش‌ها ۱۶۹ درصد بیشتر تغییر شکل می‌دهد. پیشنهاد شده است که آناتومی و سطح کوچک پاشنه برای بارهای ناشی از راه رفتن مناسب است، اما برای کاهش ضربات مکرر مرتبط با دویدن مناسب نیست.

دویدن بدون کفش با طول گام کوتاه‌تر و کادنس بالاتر نسبت به دویدن معمولی با کفش و الگوی ضربه پاشنه‌ای همراه است. همانطور که قبلاً پیشنهاد شد، این کاهش طول گام منجر به کاهش بارهای وارد بر بدن می‌شود و ممکن است دونده را از آسیب‌های مرتبط با ضربه محافظت کند. مچ پا در هنگام فرود بدون کفش در مقایسه با حالت کفش‌دار کمی در حالت پلانتارفلکشن قرار دارد.

با وجود موقعیت پلانتارفلکشن پای برهنه در هنگام تماس، فشارهای متاتارسال مشابه شرایط کفش‌دار بود. از آنجایی که احتمالاً مساحت تماس متاتارسال در پاهای برهنه کمتر است، نیروهای تماس در هنگام فرود بدون کفش باید کمتر از دویدن با کفش بوده باشد تا فشارها مشابه باشند. این نشان می‌دهد که دوندگان هنگام دویدن بدون کفش نرم‌تر فرود می‌آیند.

دویدن بدون کفش مکانیک تمام مفاصل اندام تحتانی را تغییر می‌دهد. در قسمت عقب پا، بازوهای گشتاور نیروی واکنش زمین عمودی و جانبی کاهش می‌یابد، در نتیجه گشتاور اِورژن خارجی کاهش می‌یابد و تمایل به اِورژن کاهش می‌یابد. در حمایت از این موضوع، De Wit و همکاران گزارش کردند که دوندگان اِورژن عقب پا را در مرحله اولیه ایستادن در هنگام دویدن بدون کفش جدید در مقایسه با حالت کفش‌دار خود به طور قابل‌توجهی کاهش دادند.

ضربه جلویی پا در حالی که بدون کفش است، از ظرفیت ذخیره انرژی قوس بیشتر استفاده می‌کند که با افزایش حرکت قوس عمودی در طول پذیرش بار مشاهده می‌شود. کشیدگی قوس احتمالاً هنگام دویدن با کفش‌های دارای قوس‌های حمایتی کاهش می‌یابد. نگرانی وجود دارد که دویدن بدون کفش ممکن است به دلیل بارگذاری تکراری یک پای بدون حمایت منجر به افتادگی قوس شود. برعکس، رابینز و هانا کوتاه شدن قوس طولی داخلی را پس از ۴ ماه پیاده‌روی و دویدن بدون کفش نشان دادند.ث

مکانیک زانو و لگن نیز هنگام دویدن بدون کفش تغییر می‌کند. در مفاصل پروگزیمال‌تر، کرگان و همکاران گزارش کردند که انعطاف زانو، آداکشن زانو و گشتاور چرخش خارجی لگن هنگام دویدن بدون کفش کاهش می‌یابد. این نویسندگان توضیح دادند که این کاهش‌ها نتیجه کاهش بازوهای گشتاور نیروهای وارد بر این مفاص است.

به نظر می‌رسد که بدون کفش بودن امکان ورودی حسی بیشتری را برای سیستم عصبی عضلانی فراهم می‌کند. شینوهارا و گریبل گزارش کردند که تعادل ایستا هنگام ایستادن با پای برهنه در مقایسه با جوراب بیشتر است. مشابه پوشیدن دستکش روی دست‌هایمان، جوراب‌ها احتمالاً برخی از ورودی‌های حسی مهم ناشی از مکانورسپتورهای موجود در پاهای ما را فیلتر می‌کنند. جالب است که حس موقعیت مچ پا نیز ممکن است هنگام بدون کفش بودن بهبود یابد.

مطالعه‌ای توسط Squadrone و Gallozzi دریافت که حس وضعیت مفاصل مچ پا در حالت ایستادن ایستا نیز هنگام بدون کفش بودن در مقایسه با کفش‌دار بهبود یافته است. در یک مطالعه پویاتر، رز و همکاران دریافتند که ثبات پویا در طول فرود تک‌پایی با استفاده از شاخص پایداری وضعیتی پویا در پای برهنه بهتر از کفش‌های دویدن استاندارد است. این با وجود این واقعیت است که کفش‌ها دارای پایه بزرگ‌تر و مساحت تماس کفش-کف بزرگ‌تر از پای برهنه هستند.

کفش‌های با «حالت پا (برهنه)»

اخیراً شاهد انفجاری در عرضه کفش‌های دویدن مینیمال یا «برهنه» در بازار هستیم. تقریباً همه شرکت‌های بزرگ کفش اکنون یک مدل «برهنه» یا مینیمال را عرضه می‌کنند. از جمله محبوب‌ترین کفش‌های مینیمال می‌توان به Vibram Five Finger (ویبرام، آلبیزاته، ایتالیا)، Nike Free (نایک، بیورتون، اورگن)، Saucony Kinvara (ساکونی، لکسینگتون، ماساچوست) و New Balance Minimus (نیو بالانس، بوستون، ماساچوست) اشاره کرد. با این حال، شرکت‌های جدید کفش‌های مینیمال نیز در حال ظهور هستند. اگرچه این کفش‌های جدید تفاوت زیادی با کفش‌های دویدن مدرن با بالشتک زیاد و کنترل حرکت زیاد دارند، اما هنوز مشخص نیست که آیا آن‌ها واقعاً دویدن بدون کفش را تقلید می‌کنند یا خیر.

مطالعات کمی در مورد مکانیک دویدن مرتبط با کفش‌های مینیمال انجام شده است. فرض بر این است که با کمبود بالشتک در این کفش‌ها، دوندگان نرم‌تر و کمتر روی پاشنه خود فرود می‌آیند. ویلی و دیویس یک مطالعه آزمایشی بر روی پنج دونده تفریحی که کاربران جدید کفش‌های مینیمال بودند، انجام دادند. آن‌ها گزارش کردند که هنگام دویدن با کفش Nike Free 3.0 (نایک، بیورتون، اورگن)، افراد در واقع با فلکشن پشتی بیشتری فرود می‌آیند و نرخ‌های بارگذاری عمودی و شوک تیبیال بیشتری نسبت به یک کفش دویدن خنثی استاندارد (Nike Air Pegasus) نشان می‌دهند. با این حال، Nike Free 3.0 دارای یک میانه‌کفه است و بنابراین اجازه ضربه پاشنه‌ای راحت را می‌دهد.

در مقابل، کفش‌های Vibram Five Finger از یک رویه مش و یک زیره لاستیکی نازک ساخته شده‌اند و بالشتک بسیار کمی دارند. در داده‌های مکمل مقاله Nature توسط لیبرمن و همکاران، نویسندگان در مورد یک مطالعه تمرینی با استفاده از کفش‌های Vibram Five Finger گزارش می‌دهند. از ۱۴ دونده، ۱۰ نفر با الگوی ضربه پاشنه‌ای (RFS) برنامه تمرینی را آغاز کردند. پس از ۶ هفته تمرین، همه دوندگان با فلکشن پشتی کمتری فرود آمدند، اما به طور شگفت‌آوری، پنج نفر از آن‌ها همچنان به عنوان ضربه زنندگان پاشنه باقی ماندند.

بدون بازخورد حسی بین کف پا و سطح زمین، همانطور که در ابتدا توسط رابینز و هانا پیشنهاد شد، دونده ممکن است سیگنال‌های عصبی کامل برای تبدیل به الگوی ضربه جلویی پا را نداشته باشد. این نتایج همچنین نشان می‌دهد که حتی رویه لاستیکی نازک نیز محافظت کافی برای پاشنه فراهم می‌کند تا بتوانند روی آن فرود آیند. علاوه بر این، ممکن است دوندگان بتوانند مکانیک خود را برای فرود نرم‌تر تنظیم کنند و در نتیجه بار روی پاشنه را در هنگام تماس به طور قابل توجهی کاهش دهند. این مفهوم با این واقعیت پشتیبانی می‌شود که نشان داده شده است دوندگان هنگام فرود روی سطوح سخت، فرود نرم‌تری دارند.

کفش‌های مینیمال، مانند دویدن بدون کفش، هیچ حمایتی برای پا ارائه نمی‌دهند و در نتیجه تقاضا برای عضلات پا و مچ پا را افزایش می‌دهند. بروگمن و همکاران دو گروه ۲۵ نفره از دوندگان را به مدت ۵ ماه دنبال کردند. یک گروه به مدت ۲۰ دقیقه در کفش Nike Free 3.0 (در آن زمان مینیمال در نظر گرفته می‌شد) گرم می‌شد و با کفش‌های دویدن معمولی خود می‌دوید. گروه دیگر گرم شد و با کفش‌های دویدن معمولی خود دوید.

پس از ۵ ماه، گروهی که با کفش Nike Free 3.0 گرم می‌شدند، افزایش قابل توجهی در سطح مقطع برخی از عضلات داخلی و خارجی پا و مچ پا را نشان دادند، نشانه‌ای از تقویت. در مطالعه مرتبطی، شرویر و همکاران تأثیر پوشیدن کفش‌های انگشتی بر ارتفاع قوس داخلی را بررسی کردند. نویسندگان گزارش دادند که تغییر قابل توجهی در ارتفاع قوس وجود ندارد و نتیجه گرفتند که این داده‌های اولیه نشان می‌دهد که قوس‌ها در غیاب حمایت از بین نمی‌روند. این یافته ممکن است به دلیل تقویت عضلات قوس، همانطور که در مطالعه بروگمن و همکاران ذکر شد، باشد.

آسیب‌های دویدن با پای برهنه / کفش‌های مینیمال

دلیل اصلی روی آوردن دونده‌ها به دویدن با پای برهنه یا کفش‌های مینیمال، جلوگیری از آسیب‌های بعدی است. با این حال، در حالی که ۷۵ درصد از تمام دونده‌های مورد بررسی علاقه خود را به دویدن با پای برهنه / کفش‌های مینیمال نشان دادند، تنها ۳۶ درصد آن را امتحان کرده‌اند. شایع‌ترین مانع برای دویدن با پای برهنه / کفش‌های مینیمال، ترس از احتمال آسیب‌دیدگی گزارش شده است.

در واقع، خطر آسیب‌دیدگی کمترین جنبه شناخته‌شده دویدن با پای برهنه و کفش‌های مینیمال است. اینترنت پر از داستان دونده‌هایی است که با کنار گذاشتن کفش‌های خود، از آسیب‌های مزمن دویدن رهایی یافته‌اند. در مقابل، داستان‌های زیادی نیز در مورد کناره‌گیری به دلیل دویدن با پای برهنه وجود دارد. با این حال، مطالعات کنترل‌شده در مورد آسیب‌دیدگی ضروری هستند.

مقاله‌ای اخیر توسط جولیانی و همکاران دو مورد از کاربران کفش‌های مینیمال را گزارش کرده است که دچار شکستگی استرسی متاتارس در اثر دویدن شده‌اند. با این حال، بدون هیچ اطلاعاتی در مورد مکانیک دویدن، الگوهای تمرینی و موارد مشابه، بیشتر این گزارش در مورد علت این آسیب‌ها گمانه‌زنی است.

با توجه به آنچه در مورد مکانیک دویدن با پای برهنه می‌دانیم، می‌توان شروع به ایجاد برخی فرضیه‌ها در مورد آسیب‌دیدگی در دونده‌های با پای برهنه کرد.

این دونده‌ها معمولاً با جلوی پا فرود می‌آیند و در نتیجه، نسبت به اکثر همتایان خود که با پاشنه پا فرود می‌آیند، میزان بارگذاری کمتری دارند. در حالی که دویدن با پای برهنه ممکن است با الگوی فرود جلویی پا مرتبط باشد، با طول گام کوتاه‌تری نیز همراه است که این هم تأثیری در کاهش بار دارد. این ترکیب ممکن است میزان آسیب‌دیدگی آن‌ها را کاهش دهد، زیرا بارگذاری بالا با بسیاری از آسیب‌های مرتبط با دویدن مرتبط است.

با این حال، فرود با جلوی پا باعث افزایش بار روی عضلات ساق پا در پشت ساق می‌شود و در نتیجه خطر کشیدگی عضلات ساق پا و تاندونیت آشیل را افزایش می‌دهد. علاوه بر این، فرود با جلوی پا می‌تواند بار روی سر استخوان‌های کف پا را افزایش دهد. با این حال، یک فرود طبیعی با پای برهنه معمولاً به عنوان یک فرود بسیار ملایم با جلوی پا توصیف می‌شود که در آن پا کمی پلانتارفلکس (خم شدن کف پا به پایین) است و پاشنه کمی از زمین فاصله دارد قبل از اینکه پایین بیاید.

دویدن با این نوع فرود ملایم با جلوی پا ممکن است ایده‌آل باشد، زیرا نشان داده شده است که دویدن بدون ضربه پاشنه، ضربه ناشی از برخورد را به طور کامل از بین می‌برد یا به طور قابل توجهی آن را کاهش می‌دهد. دویدن با الگوی فرود با جلوی پا (FFS) که همچنین پلانتارفلکشن را به حداقل می‌رساند، باید بار وارد شده به عضلات ساق پا در پشت ساق را نیز کاهش دهد. همچنین، به طور تئوری، شیب کم پا در هنگام فرود ممکن است با افزایش سطح تماس پا در هنگام ضربه، بار روی سر استخوان‌های کف پا را کاهش دهد.

یکی از نگرانی‌های رایج این است که دویدن با پای برهنه روی سطوح سخت، بار روی اندام تحتانی را افزایش می‌دهد و احتمال آسیب‌دیدگی را بیشتر می‌کند:

با این حال، در مطالعات متعدد نشان داده شده است که دونده‌ها در پاسخ به فرود آمدن روی سطوح سخت، بلافاصله سفتی پاهای خود را کاهش می‌دهند. با تمرین تدریجی دویدن روی سطوح سخت، ممکن است فرد بتواند پاهای خود را برای سازگارتر شدن با این سطوح آموزش دهد.

دویدن با پای برهنه به طور واضح سطح کف پا را در معرض آسیب قرار می‌دهد:

با این حال، سطح کف پا برای حرکت بدون کفش مناسب است. این سطح می‌تواند ۶۰۰ درصد بار سایش بیشتری را نسبت به پوست دارای مو روی ران تحمل کند. هنگامی که بارگذاری به طور غیرمنتظره‌ای بالا می‌رود.

آینده تحقیقات

در حال حاضر، آنچه در مورد دویدن بدون کفش نمی‌دانیم، بسیار بیشتر از آنچه می‌دانیم است.

مقالاتی که جنبه‌های بیومکانیکی و فیزیولوژیکی دویدن بدون کفش را بررسی می‌کنند، شروع به نفوذ در ادبیات علمی کرده‌اند. شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد، همراه با کاهش ضربه، بدون کفش بودن ورودی حسی بیشتری را فراهم می‌کند که منجر به ثبات استاتیک و دینامیک بیشتر می‌شود.

علاوه بر این، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد حذف حمایت از قوس منجر به تقویت عضلات پا و مچ پا می‌شود. با این حال، مطالعات کمی در مورد الگوهای آسیب‌دیدگی در این جمعیت وجود دارد. سوالات زیادی وجود دارد که قبل از اینکه متخصصان پزشکی بتوانند تصمیمات آگاهانه‌ای در مورد توصیه به بیماران دونده خود بگیرند، باید به آن‌ها پاسخ داده شود. در زیر شش حوزه بسیار اساسی برای بررسی وجود دارد:

۱. تفاوت‌های بین ضربه جلویی پا با کفش و دویدن بدون کفش چیست؟

آیا مزیت اضافی در افزایش حس عمقی دویدن بدون کفش و تقویت بالقوه عضلات پا و مچ پا وجود دارد، یا آیا همه مزایای بالقوه دویدن بدون کفش به دلیل الگوی ضربه جلویی ملایم است؟

۲. چه کسانی برای دویدن بدون کفش یا با کفش‌های مینیمال مناسب هستند؟

آیا آسیب‌های قبلی یا انحرافات ساختاری خاصی وجود دارد که باید از دویدن بدون کفش جلوگیری شود؟ آیا دونده‌هایی که از ارتوتیک استفاده می‌کنند می‌توانند در نهایت بدون آسیب به دویدن بدون کفش عادت کنند؟

۳. بهترین روش‌های انتقال از دویدن با کفش به دویدن بدون کفش برای به حداقل رساندن آسیب چیست؟

آیا پیش‌نیازهای قدرتی خاصی برای عضلات برای انتقال به حداقل رساندن آسیب وجود دارد؟ آیا بهتر است با یک پیشرفت آهسته و کنترل‌شده، صرفاً با دویدن بدون کفش شروع شود یا به آرامی دویدن بدون کفش را به یک برنامه دویدن با کفش موجود اضافه شود بدون اینکه مسافت را تغییر دهیم؟

۴. آیا دونده‌های بدون کفش کمتر از دوندگان با کفش دچار آسیب می‌شوند؟

آیا الگوهای آسیب‌دیدگی بین دونده‌های بدون کفش، کفش‌های مینیمال و دوندگان با ضربه پاشنه‌ای با کفش‌های سنگین متفاوت است؟

۵. اثرات بلندمدت دویدن بدون کفش بر ساختار پا و فیزیولوژی عضلات چیست و چگونه ممکن است این تغییرات با آسیب مرتبط باشد؟

۶. اثرات دویدن بدون کفش بر سلامت بلندمدت استخوان‌ها و مفاصل چیست؟

نتیجه‌گیری

دویدن احتمالاً طبیعی‌ترین شکل ورزش است که داریم.

شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد ما برای دویدن طراحی شده‌ایم و این کار بخشی از بقای ما بوده است. با این حال، بیشتر تاریخ تکاملی ما بدون کفش سپری شده است و کفش‌های دویدن مدرن تنها در ۵۰ سال گذشته ظاهر شده‌اند. بنابراین، می‌توان استدلال کرد که دویدن با کفش‌های بسیار بالشتک‌دار و کنترل‌کننده در واقع غیرطبیعی است و ممکن است به میزان بالای آسیب‌هایی که دونده‌های مدرن امروزه تجربه می‌کنند، کمک کند.

به وضوح تفاوت‌های بیومکانیکی بین دونده‌های با ضربه پاشنه‌ای با کفش و بدون کفش وجود دارد و این تفاوت‌ها به خوبی در ادبیات مستند شده است. با این حال، خطر آسیب‌دیدگی مرتبط با دویدن بدون کفش تا حد زیادی ناشناخته است. یک تغییر پارادایم در نحوه تفکر ما در مورد الگوهای فرود پا، کفش و حتی درمان پا ممکن است در حال ظهور باشد. مطالعات بزرگ مقیاس و کنترل‌شده آینده‌نگر برای تعیین اینکه آیا کنار گذاشتن کفش‌هایمان در حین دویدن واقعاً برای سلامتی ما مفید است، ضروری است.

اعلامیه منافع:

نویسندگان هیچ تضاد منافع را اعلام نمی‌کنند و هیچ افشای مالی ندارند. تمام روش‌های انجام شده توسط نویسندگان مطابق با شیوه‌های اخلاقی پیشنهادی توسط کالج آمریکایی پزشکی ورزشی بوده است.

منبع:

برای مشاهده مقاله ترجمه شده به لینک زیر مراجعه فرمایید:

https://journals.lww.com/acsm-csmr/fulltext/2012/09000/barefoot_running_biomechanics_and_implications.9.aspx

Hamidreza وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *